یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة .
السلام علیک یا ابا صالح (عج)
از ان سوار گفتی – ان سوار سبز پوش ان یکتای بی قرینه – اری وقتی ان سوار بیاید همه از او روی برمی گردانند- میدانی هیچکس بر اعتقاد سابق و عظمت شخصیتی او باقی نمی ماند. میدانی در ان روز طرفداران ظاهری و ریاکار او به جبهه مخالفش می روند . خصم و دشمنانش به صف طرفداران او می روند.
اری در ان روز همه امر پروردگار و اعتقاد قلبی به او را تبدیل به روشی نوین برای خدا پرستی می کنند – اری ان سوار با شکلی موافق زمانه خواهد امد و کسی قیافه و سیمای او را به عنوان امام زمان و مصلح جهان قبول ندارد – بلی او مانند یوسف در میان قوم خود ناشناس است در حالی که او را مردم می بینند و در میان بازارهایشان راه میرود . پس از اینکه به امدن او دل ببندیم خودمان و طرز فکرمان و بینشمان را اصلاح کنیم.
**** اللهم عجل لولیک الفرج
برای دانلود فلش ها با زدن کلیک راست از گزینه save target as استفاده کنید.
اینم یک فلش زیبا درباره محرم حجم ???کیلو بایت
اینم یک فلش دعای عرفه حجم ????کیلو بایت دانلود نکنی ضرر کردی
فلش بسیار زیبا درباره داستانی روایتی از حضرت علی به نام یک مرد و هفت میدان
فلش جدید درباره محرم با مداحی طاهری با حجم ????کیلو بایت
فلش زیبا در باره محرم با صدای علیمی با حجم ??? کیلو بایت
فلش زیبا در باره محرم با صدای کریمی درباره حضرت ابوالفضل با حجم ????کیلو بایت(دانلود نکنی ضرر کردی)
فلش جدید درباره محرم با مداحی طاهری حجم ???کیلو بایت
داستانهای شگفت
اسلام راهب مسیحى
یکى از علماى مسیحى در صومعه اى در بیابان عبادت مى کرد، دید در راه دو دسته مى آیند، یکدسته سوار بر مرکبها و اسلحه بدست و خوشحال اما دسته اى دیگر اندوهگین و همچون اسیر، خوب نگاه کرد ناگهان دید سرهایى سر نیزها کرده اند سخت حیران شد که این سرها چیست ؟ وقتى نزدیک شدند، چشمش به سرى (سر امام حسین (علیه السلام ) افتاد)، دید خونها در لبهاى او خشکیده اما چشمها پر فروغ ، در فکر فرو رفت ، گویى با آن سر سخن گفت ، از آنها سؤ ال کرد آنها صاحب سر را معرفى کردند. از رئیس کاروان پرسید، عمر سعد را به او نشان دادند، به او گفت : آیا ممکن است امشب تا فردا صبح این سر را به من بدهید گفتند با سر چکار دارى ؟ گفت : مطلبى دارم ، هر چه بخواهید به شما مى دهم ، سرانجام آنها که دنیا پرست بودند، ده هزار درهم گرفتند و سر را تحویل راهب دادند.
راهب سر را به صومعه خود برد و شست و خوشبو کرد و روى زانویش گذاشت و تا صبح گریه کرد.صبح که شد، ماءمورین نزد او آمدند تا سر را بگیرند، او خطاب به سر مقدس کرد و گفت : سوگند به خدا جز مالک خودم نیستم ، (یعنى نمى توانم کارى بکنم ) وقتى روز قیامت شد، نزد جدت محمد (صلى الله علیه وآله ) گواهى بده که من گواهى به یکتایى خدا دادم و گواهى میدهم که محمد (صلى الله علیه وآله ) عبد و رسول خداست ، بدست تو اسلام آوردم و من خادم تو هستم آرى حسین (علیه السلام ) چراغ هدایت است
برای دانلود کتابها با زدن کلیک راست از گزینه save target as
استفاده کنید.
کنابها با فرمت pdf بوده و با نرم افزار Acrobat Reader
اجرا میشود.
کتابهای متنوع دیگری در قسمت ارشیو وبلاگ قرار دارد.
از انها نیز بازدید نمایید.
?- تحلیلی نو از واقعه عاشورا
?- مناجات دوست
?- وزن هدیه
?- شام غریبان
?- سیره قرانی امام حسین علیه السلام
?- پس از عاشورا
?- لعن در زیارت عاشورا - چرا ؟
?- ورود اسرا به کوفه
? - رد بر نظریه مخالفان حجاب
??- مساله حجاب
یباد داشته باشیم که در قبر :
از ما می پرسند که چی با خودتون اوردین نه اینکه چی رو از خودتون گذاشتین.
به امید دیدار